*غزل قاصدک*

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

*غزل قاصدک*

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

خبری و نظری.!.

خبر(1): پنج ملوان انگلیسی باز داشت شدند! 

توضیح:  

ازآنجا که دفعه قبل باقاطعیت ملوانان متجاوز رابه اشدّمجازات محکوم کردیم 

و از آنجا که در آستانه طرح هدفمندکردن یارانه ها "که عامیانه اش میشه:

(طرح جـِر خوردن اقتصادی مردم ایران)هستیم و آه دربساط نداریم

قاصدک به نیابت از وب نویسها به هرپنج نفرملوان دستگیرشده  

یه بسته پولکی سوغاتی اصفهان میدهد 

تا مشت محکمی باشد بر دهان متجاوزین

نتیجه ء خبر:. 

1.پوشاک هاکوپیان خواستار اعلام سایز کت شلوار این 5نفر شد 

2.ملوانان قبلی اینا را تحریک کردن.چون بادست پر ازایران رفتند

3.ملوانان انگلیسی دریانوردی بلدنیستند.ولی توریستهای  خوبی اند

4.سبزاندیشان اصلاح طلب در این قضیه حتماً دست داشتند  

خبر(2)سردار رجب زاده فرمانده انتظامی تهران: 

مردم عادت کرده اند که مُبصر بالای سرشان باشد 

یعنی به عبارت دیگه: باید حتماً دست زور بالا سرتون باشه

که البته این وظیفه خطیر و خداپسندانه را نیروهای سبزپوش ناجا 

واگذار کردندبه لباس شخصیهاو پیرهن سفیدهای باجا  

و  واجاکه البته آخر عاقبتش این میشه:

خبر(3)در برنامه صبحگاهی روز دوشنبه شبکه تهران مجری برنامه  

شعر ِ *گرگها خوب بدانند دراین ایل غریب*را بدون اینکه نامی از شاعرش 

ببردقرائت کرد!.این شعرقبلاً ازسوی اصولگرایان نفی شده بود.اماحالا که

از رسانه میلی! پخش شد" همین شعر را با نام شاعره! حُسن ختام این 

دلنوشته میکنم.. گرگها..اثری از :زهرا رهنورد  

گرگها خوب بدانند، در این ایل غریب 

گر پدر مُرد، تفنگ پدری هست هنوز 

گرچه مردان قبیله همگی کشته شدند 

توی گهواره چوبی پسری هست هنوز 

آب اگر نیست نترسید، که در قافله مان 

دل دریایی و چشمان تری هست هنوز  

گرامی باد یاد و خاطر شهدای جنبش دانشجویی و 

شهدای  16 آذر روز مبارزه با استبداد و استکبار جهانی 

زنده باشید و سلامت..یاعلی مدد

نظرات 55 + ارسال نظر
ستاره دوشنبه 16 آذر 1388 ساعت 21:22

سلام قاصدک سبک بال

از بابت کارت تبریک عید غدیر .....بی نهایت سپاسگذارم

واقعا شرمنده کردید.

انشاالله وقتی منم عضو شدم ...جبران خواهم کرد.

همیشه سبز و سلامت باشید و در پناه حق

اختیار دارین.وظیفه بود..
بازم تبریک میگم خدمتتون..زنده باشید..یاعلی مدد

فاطمه دوشنبه 16 آذر 1388 ساعت 23:56

سلام اقا جون خوبی؟

مگه اپ کردین که باید کامنت بدیم؟!!!!!!!!

از ما سلام.!
مگه من گفتم کامنت بدید؟؟!!!!

فاطمه دوشنبه 16 آذر 1388 ساعت 23:58

قبلا بودش یا من الان کشفش کردم!!!!یکی بیاد منو از سردر گمی در بیاره!!

نخیرم.!.قبلا بود.مگه همون روز نیومدی و گفتی سیاسی نظر نمیدم؟؟!
در ضمنشم!.خب مگه مجبوری شب بیای نت؟؟!!
شب بیداری آدابی داره.!!
هزار نکته باریکتر ز مو این جاست., نه هر که سر بتراشد قلندری داند!!!

دوست سبز سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 01:56

حمله نیروهای لباس شخصی به زهرا رهنورد

به گزارش کانون زنان ایرانی دکتر زهرا رهنورد‌، استاد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران در محوطه این دانشکده برای بزرگداشت روز دانشجو آماده می‌شده که مورد این تهاجم قرار گرفته است.


به گزارش کانون زنان ایرانی به نقل از یک شاهد عینی رهنورد از این زنان پرسیده است که چرا وی را تعقیب می‌کنند که آن‌ها مدعی شده‌اند برای محافظت از رهنورد آمده‌اند. پس از گذشت مدتی با متشنج شدن فضا گفتگوها به درگیری لفظی و اهانت سردسته این زنان به رهنورد منجر شده است. زن سردسته از رهنورد پرسیده است که افکارتان قبل و بعد از انقلاب چه بوده است؟

این شاهد عینی ادامه می‌دهد: رهنورد به آنها گفت شما بازجو هستید و یا به قول خودتان محافظ که آن زن گفت تو از ما می‌ترسی. پاسخ رهنورد این بود که جز از خدا از هیچ‌کس نمی‌ترسم و جز صدای سبز آزادی و دمکراسی صدای دیگری از من نمی‌شنوید. سپس سردسته این زنان به زور وارد ساختمان مرکزی دانشکده هنرهای زیبا می‌شود که نهایتا با دخالت حراست دانشگاه زهرا رهنورد از محوطه خارج شده است.

اما این افراد با تعقیب رهنورد در خارج از دانشگاه در میانه خیابان وصال در حالی که او سوار ماشین حراست دانشگاه بود گاز فلفل را از فاصله بسیار نردیک به صورت وی پاشیده‌اند که منجر به آسیب‌دیدگی شدید او شده است. که با دخالت اهالی محل و مغازه‌دارها و مامورین حراست رهنورد از محاصره نیروهای شبه نظامی خارج می‌شود.

به گزارش کانون زنان ایرانی، طبق اخبار رسیده وضعیت ریوی و بینایی رهنورد به دلیل پاشیدن گاز فلفل از فاصله نزدیک هنوز بهبود پیدا نکرده است.





متاسفم!!.
گیرم که رنگ سبز را از جعبه مدادرنگی حذف کردند

با ترکیب دورنگ زرد و آبی چه میکنند؟؟!!

دوست سبز سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 02:03

آذرِ سبز، آن جا که فخر کردم دانش جو هستم

"این نوشته مشاهدات «کرگدن تنها»ست از تظاهرات روز دانش جو در دانش گاه صنعتی شریف که بین ساعات 11 تا 14:30 رخ داده است."


یک--وقتی می خواستم حدود ساعت 10:30 وارد دانش گاه شوم، تعداد زیادی نیروی ضدّ شورش، پلیس عادی و آن هایی که خیلی وقت بود دیگر نمی دیدمِ شان، سَر باز های صفر نیروی انتظامی که به آن ها سپر و کاسکت و باتون داده بودند اطراف دانش گاه حضور داشتند.

دو--تجمّع، پشت درب اصلی دانش گاه صورت گرفت. شعار های همیشگی سَر داده می شد و یک پلاکارد بزرگ با این جمله که «حکومت با کفر می مانَد امّا با ظلم نه» در جلوی دانش جویان و پشت درب اصلی قرار داشت. کمی که از شروع تظاهرات گذشت پلاکارد را به گونه ای به درب چسباندند که داخل دانش گاه از بیرون معلوم نباشد. باد کُنک های سبز به هوا می رَفت و نیز فریاد «دانش جو می میرد، ذلّت نمی پذیرد!» بلند بود.

در ضمن گاهی که از بیرون تلاش می کردند فیلم بگیرند فریاد دانش جو ها بلند می شد و هو می کردند و در چند مورد به سوی آن ها پول نیز پرتاب کردند و از رو بردندِ شان. یکی با ماژیکِ سبز روی پلاکارد و از پشت، منتها به گونه ای که از بیرون قابل رؤیت باشد نوشت: «آزادی چیزی نیست، که سَر طاق چه ی عادت، از یادِ من و تو برود».

سه--روی بامِ ساختِ مانی که روی آن تصویر شهدا (شریف واقفی، حدّاد عادل، عبّاس پور و یکی دیگر که نامش در خاطرم نیست) مَردی با دوربین مشغول فیلم برداری بود که بچّه ها متوجّه شدند و چند نفر به درون ساختِ مان رَفتند و مأمور حراست را کنار زدند و دوربینش را گرفتند و فیلم بردار را پایین فرستادند. یک دوربینی دیگر هم بود که روی یک ارتفاع دیگر مشغول فیلم برداری بود که آن قدر بچّه ها «هو»یش کردند که از رو رَفت و دست از فیلم برداری برداشت!

دوست سبز سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 02:06

چهار--در همان ابتدای تظاهرات دکتر نجفی کمی دور تر از مرکز تجمّع حاضر و ناظر بود. گر چه شعار نمی داد ولی همین که در میان ما حاضر شده بود خیلی برای من یکی ارزش مند بود. شگفت زده شدم که چرا دکتر عارف در میان دانش جویان نیست. شاید هم بوده و من ندیدم امّا با آن موی هم چون برف، اگر می بود آن قدر در چشم می بود که من بتوانم ببینمش.

پنج-- بسیج هم تظاهرات خودش را کرد. از مسجد دانش گاه حرکت کرد و به سمت شمال رَفت. اصلن هم با ما درگیر نشد. چند تابوت که با پرچم جمهوری اسلامی پوشانده شده بود نیز هم راهِ شان بود که مثلن نماد سه دانش جوی شهید سال 1332 بوده (البته این را من آن موقع نفهمیدم امّا این جا نوشته). در مورد برخورد مختصری که با بسیجیان داشتیم در بند های یعد خواهم نوشت.

شش--هر از چند گاهی می دیدم که یکی از میان جمعیّت به بیرون می دود و بقیه فریاد می زنند: «بگیریدش!». نمی دانم چه کار کرده بود یا بقیه چه طور فهمیده بودند که جاسوس و مزدور است امّا از حمایت حراست و نگه بانی و انتظامات که برخوردار می شد می فهمیدم که واقعن بچّه ها درست فهمیده اند. دانش جو ها فقط می خواستند کارت دانش جویی اَش را بگیرند امّا مزدور ها پا به فرار می گذاشتند.

هفت--حدود ساعت 13:30 به سوی شمال دانش گاه به راه افتادیم. در حین حرکت شعار می دادیم و عدّه ی بیش تری با ما هم راه می شدند. در شمال ساختِ مان ابن سینا کمی ایستادیم و بچّه ها را دیدیم که سَر از پنجره ها بیرون آورده اند. فریاد زدیم: «دانش جوی با غیرت، حمایت حمایت» و وقتی از درب شمالی وارد آن شدیم و کمی شعار دادیم از جمعیّت رو به افزایش فهمیدم که کلاس ها را خود بچّه ها تعطیل کرده اند.

دوست سبز سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 02:12

هشت--در هم کف ابن سینا مدّتی ایستادیم و شعار دادیم. احتمالن فیلم های آن درخواهد آمد. از نیم طبقه ی نخست داشتند با دوربین های قوی فیلم می گرفتند که بچّه ها آن ها را هو کردند و به سویِ شان پول پرتاب کردند و منصرفِ شان کردند. شعار ها که داده می شد چون فضا بسته بود، چنان پژواکی می شد که حد نداشت و واقعن لرزه بَر اندام می انداخت. بسیجی ها که تعداد بسیار اندکی داشتند شروع کردند شعار های خودِ شان را دادن که هر چه کوشش کردم بشنوم چه می گویند نتوانستم.


مشاهدی ویژه: وقتی داشتیم به سوی ابن سینا حرکت می کردیم یکی از دانش جو ها را دیدم که بسیجی بود و اخیرن در مقاله ای به مهندس موسوی توصیه کرده بود که دست از مخالفت بردارد و شعار وحدت سَر دهد و به آغوش نظام برگردد و خُزَعبَلاتی از این قُماش!

وقتی نوشته اش را که روی بُرد انجمن اسلامی دانش جویان مستقل (تشکّلی موازی انجمن اسلامی با مواضعی دقیقن همانند بسیج) چسبانده شده بود خواندم به حدّی خشم گین شدم که حد نداشت امّا بعد خیلی خندیدم که چه طور زِپِرتی ای چون او به خودش اجازه داده به ملّت ایران اهانت کُند. خدا واقعن در جای حق نِشَسته؛ وقتی ما را می دید که فریاد می زنیم «یا حسین، میر حسین» و این شعار تکانش می داد قیافه اش چنان دیدنی بود و چنان داشت عذاب می کِشید و چنان دَر هم رفته بود که از هر مجازاتی برایش بهتر بود.

شعار های برگزیده: ما اهل کوفه نیستیم، پشت یزید بایستیم؛ مرگ بَر ستم گر، چه شاه باشه چه ....؛ رسانه های شیطان، ایران و فارس و کیهان و دیکتاتور بی چاره، بازی ادامه داره!

برگرفته از: وبلاگ کرگدن تنها

فاطمه سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 09:26

سلام ...


اها پس این مال سیاست گذارانه

پس میرم پست بعدیکامنت میدم

فرقی ندره..هرجا بیای ممنونم و شرمنده از لطفت

فاطمه سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 09:28

من بلدم نیستم شبا بیدار بمونم دیشب چشام داشت میترکید

ولی اخرش عادت میکنم

خب سعی کن اولش کم کم بیدار بمونی..شبی ده دقیقه بهش اضافه کنی آخرش دیگه میبینی صبح شده هنوز بیداری!!!

شاپرک سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 09:38 http://shaparak49.blogsky.com/

سلام بر استاد طنز سیاسی

البته شما اصلا سیاسی نمینویسی ما اینطوری برداشت میکنیم

این ملولنان محترم به گوششون رسیده بود که شما تشریف میبرید اصفهان و چون قادر به پیمودن راه تا اصفهان رو نداشتند تشریف اوردن پولکی هارو تحویل بگیرن..همین و بس...
واما مبصر...کاش شما هم به اندازه ی من توی جاده ها سفر میکردید..اونوقت میدیدید که واقعا باید دست زور بر سر عده ایی باشه تا باعث از بین رفتن عده ی دیگری نشوند
البته امیدوارم کم کم اون عده به حدلازم رشد فرهنگی و سیاسی و عقیدتی برسن تا اینقدر وقت مبصر هارو بیهوده هدر ندهند..
دلم برای اون مجری بنده خدا میسوزه اگر هم منظوری نداشته از خواندن اون شعر حالا تبدیل میشه به یک فرد سیاسی مآب فراری و گرفتار...بگردمشششششش

شادو سلامت و قلمتان روان باد

استاد ظنز؟؟؟؟!!!!!..مطمئنید درست اومدید؟؟!!.خب برام حرف در میارن
ملوانان بصورت مخفیانه آزاد شدن.نه خانی اومد و نه خانی رفت!!!
کاش توجاده ها میرفتم؟؟.میتونم به جرات بگم بیشتراز شما توی جاده های مملکت در تردد بودم. والبته دیدم بی انضباطی های عده ای را ولی زور چاره کار نیست.همون فرهنگ سازی زودتر نتیجه میده.مثل بستن کمربند که الان دیگه نیازی به حضورافسر نیست.لااقل منکه هرکس را دیدم به محض سوارشدن میبنده!.
اون مجری هم انشاالله که عاقبت بخیر میشن.خودتونو ناراحت نکنید..
بگردینششششششششش؟؟؟؟؟؟!!!!!!.خب بگردید..الهییییی!!!
ایام بکام.ممنون از لطفتون.یاعلی مدد

نبض شقایق سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 11:19

همسایه سایه ات به سرم مستدام باد
لطفت همیشه زخم مرا التیام داد

وقتی انیس لحظه ی تنهایی ام توئی
تنها دلیل اینکه من اینجایی ام توئی

ستایش سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 15:00

به به. سلام.
میبینم که کامنتدونی این پستو فعال کردین

مبارکه

پس واقعا خدا منو خیر بده که از ابتلای شما به افسردگی پیش گیری کردم

راستی شما هم یه سر به میلتون بزنین

اره خب..عید تموم شد.بازش کردم!!
البته که خداخیرتون بده.چون تا همین امروز و بعداز اظهار افسردگی ام
روی هم رفته ۳نفر اعلام وصول کردن ولاغیر!!
شرمنده کردین..چشم.حتما سرمیزنم..زنده باشید..یاعلی مدد

هستی(گلهای زندگی من) سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 17:08

سلام قاصدک عزیز
و اما وبی که توی بلاگفا دارم
یک دور بسته بودمش.دوباره تاسیس شد.
ولی شما همون پرشین تشریف بیارین.کلا دوستان اصلا بلاگفا نمی یان.
من با دوستان توی پرشین هستم.
من گفتم که بستمش .اما نمی دونم چی شد دوباره تاسیس شد چون خوبه برای اطمینان چند تا وبلاگ باشد .

باز هم ممنون.

ممون از توضیحاتتون..چشم.این بار بخوام بیام همون پرشین مزاحم میشم..اره خب..خوبه یکی دیکی داشته باشید.چون زیاد اعتباری به وبلاگها نیست.یه وقت دیدی ناگهانی مسدود شد یکیش..منم ممنونم از حضورتون.یاعلی مدد

شاپرک سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 20:05 http://shaparak49.blogsky.com/

سلام دوست گرامی و گرانقدر

میدونید که چند روز نبودم دو روزم هست که یاهو در حال غشه..امروز بعد از ظهر هدیه و تبریک عید رو از طرف شما دیدم باز هم مورد لطف و محبت شما قرار گرفتم و مدیون و شرمنده ی الطافتون...

متشکر و سپاسگزارم ..باشد تا جبران کنیم..
شادکام و دلشاد باشید

اختیار دارین..وظیفه بود..من اون افسردگی و اینا را با بچه ها شوخی کردم.وگرنه توقع تشکر داشتن خیلی بی مزه و بی معناست.!.فقط یکی دوجا گفتم که چون شک دارم آدرس ایمیل را درست واردکردم یانه؟ درصورت وصول اطلاع دهید تا برای دفعات بعد آدرس را سیو کرده باشم.
نیازی به جبران نیست.چون کاری نکردم.
شادی و سلامتیتون آرزومه..شب خوش.یاعلی مدد

دوست سبز سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 22:02

بیانیه شماره ۱۶ مهندس میرحسین موسوی به مناسبت ۱۶ آذر:

زیباترین پدیده جمع‌شدن مردمی است که تفاوت‌ها را کنار نمی‌گذارند، بلکه به رسمیت می‌شناسند

حرکت دانشجویی گواه بر واقعیت‌هایی بزرگتر از خویش است / بعد از حوادثی که چند ماه گذشته به خود دید کیست که بتواند حقیقت را انکار کند؟

/ زیباترین پدیده جمع شدن مردمی از سلیقه‌های گوناگون گرداگرد هم بود که تفاوت‌ها و تنوع‌هایشان را کنار نمی‌گذاشتند، بلکه به رسمیت می‌شناختند

/ بزرگی یک ملت در عظمت جان اوست / چون بهار از راه می‌رسد و حیات ما را دیگرگون می‌کند به مبارکی آن ایمان بیاوریم و از تغییراتی که ایجاد می‌کند نترسیم

/ شهامتی که یک انسان رشید نشان می‌دهد همراه با هیاهو نیست، مانع از دوراندیشی و مستلزم قبول هزینه‌های بی‌دلیل نیست

/ مسئله مردم این است که به یک ملت بزرگ بزرگی فروخته می‌‌شود /آن چیزی که مردم را به واکنش وا می‌دارد آن است که به صریح‌ترین لهجه بزرگی آنان انکار می‌شود...
http://www.sabz.ur-xp.com/send.php?url=ytnrbtJ40ofAT2C7thFYGwm4C7rHGgIuumIv&rot=0

دوست سبز سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 22:05

تجمع دانشجویان دانشگاه صنعتی شاهرود در غروب 16 آذر + گزارش تصویری

همزمان با غروب 16 آذر ماه‌، دانشجویان دانشگاه صنعتی شاهرود‌، دست به برگزاری تجمع زدند.


در این مراسم که در بوستان دانشگاه برگزار شد، دانشجویان با روشن کردن شمع یاد شهدای دانشجوی جنبش سبز را گرامی داشتند.

در این مراسم دانشجویان عکس‌هایی از شهدای وقایع پس از انتخابات را به همراه داشتند. دانشجو‌یان ابتدا با خواندن سرود یار دبستانی تجمع خود را آغاز کردند و سپس شعارهای علیه دولت کودتا مانند "مرگ بر دیکتاتور" و " نصر من الله و فتح قریب" سر دادند.

http://www.sabz.ur-xp.com/send.php?url=ytnrbtJ40ofAT2C7thFYGwm4C7rHGgIuumIv&rot=0

دوست سبز سه‌شنبه 17 آذر 1388 ساعت 22:10

بازداشت و ضرب و شتم؛ هدیه روز دانشجو به دانشجویان دانشگاه آزاد نجف‌آباد

تجمع اعتراضی و بزرگداشت روز دانشجو در دانشگاه آزاد اسلامی واحد نجف آباد با ضرب و شتم و بازداشت دانشجویان مواجه شد.


دانشجویان معترض به عملکرد حکومت و مسوولان دانشگاه آزاد نجف آباد از ساعت 12 ظهر امروز با حضور در محوطه این دانشگاه شعارهایی علیه مسوولان دولت و حکومت سر دادند و خواهان پایان دادن فضای امنیتی حاکم بر این واحد دانشگاهی شدند.

گزارش‌های رسیده حاکی از آن است که این تجمع که تا یک ساعت پس از آغاز به گونه ای مسالمت آمیز تنها خواست های صنفی دانشجویان را در غالب شعارهایی چون "زندانی سیاسی آزاد باید گردد" و "دانشجو می میرد ذلت نمی پذیرد" مطرح می نمود، با ورود نیروهای بسیجی از خارج دانشگاه به داخل این واحد آموزشی به زد و خورد منجر شد و همین امر شعارها را متوجه شخصیت های ارشد حکومت و رهبری نمود.

عوامل بسیج که با همکاری حراست وارد این دانشگاه شده بودند، به باتوم، باتوم برقی، زنجیر و اسپری فلفل مجهز بودند. برخی از این افراد نیز بر خلاف قوانین موجود، سوار بر موتور سیکلت در محوطه دانشگاه به برخورد با دانشجویان پرداختند.

گفتنی است، پس از آرام تر شدن فضای دانشگاه و در هنگام مراجعت دانشجویان به پارکینگ، جهت سوار شدن به سرویس ها، نیروی های شناخته شده اداره اطلاعات اصفهان در این مکان مستقر بوده و دانشجویان بازداشت شده توسط عوامل بسیج را با اتومبیل های این نهاد امنیتی به خارج از دانشگاه منتقل نمودند. گزارش های رسیده از دانشگاه نجف آباد تعداد تقریبی بازداشت شده ها را در حدود 20 تن تخمین زده است.

شایان ذکر است، که با توجه به فراخواندن بیش از 60 نفر از دانشجویان این واحد دانشگاهی در هفته های گذشته به کمیته انظباطی و صدور احکام تعلیقی برای حدود 10 تن از این افراد، چنین انتظار می رفت که در روز دانشجو، این دانشگاه شاهد فضای آرام تری نسبت به روز 13 آبان باشد ولی اخبار رسیده خلاف این پیش بینی ها را گزارش نموده است.

دوست تنهایی ها چهارشنبه 18 آذر 1388 ساعت 02:53

بهانه ای نیست برف آرامم نمی گذارد

صدایی از قطب راه باز کرده است

تا آب شود در گلویم .

حروف یخ زده و ترکیده است و

لب پر میزند صدای بازگشت بر کاغذ

صدا چقدر ساده است

اگر که برف مجالم دهد

درون چشمانت خواهم آرمید

چون میهنی که نزدیک و دور

دوستش می داشته ایم

محمد مختاری

دوست سبز چهارشنبه 18 آذر 1388 ساعت 06:07

مادران عزادار از زندان آزاد شدند

روز دوشنبه در حالی که خانواده‌ها و سایر مادران همراه در پارک لاله مقابل بازداشتگاه وزرا از ساعت 8 صبح تجمع کرده بودند و خواهان آزادی مادران زندانی بودند مادران از ساعت 3 بعدازظهر در چند نوبت آزاد شدند‌.


به گزارش «مدرسه فمینیستی» این بار جوانان‌، پیگیر آزادی مادران خود بودند و اخبار ضد و نقیض از داخل بازداشتگاه آنها را نگران کرده بود ولی مادران با روحیه بسیار عالی وقتی آزاد می شدند همراه فرزندان و همسران خود محل را ترک نمی کردند و منتظر سایر بازداشتی ها بودند و وقتی آخرین نفر آزاد شد به خانه های خود باز گشتند‌.

استقبال کنندگان از مادران با شعارهای درود بر مادر دلاور استقبال کردند. دستگیر شدگان روز شنبه 14 آذر پارک لاله طبق آخرین اخبار مادران آزاد شده 33 نفر بودند که در بین آنان رهگذران جوان از جمله دختری 15 ساله نیزدیده شده است‌.

طبق مشاهدات مادران در این جریان 3 پسر جوان نیز در پارک لاله دسنگیر شده‌اند که اطلاعی از آنان در دست نیست‌.

دوست سبز چهارشنبه 18 آذر 1388 ساعت 06:11

صدای اعتراض دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی به زندان اوین رسید

رور 16 آذر دانشگاه شهید بهشتی تهران صحنه اعتراضات گسترده دانشجویی به مناسبت روز داشجو بود.


دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی با تجمع در دانشکده ادبیات و علوم انسانی در حوالی ساعت 9 صبح آیین بزرگداشت 16 آذر را به گونه ای اعتراض آمیز شروع کردند.

دانشجویان دیگر دانشکده‌ها با ترک کلاس‌های درس خود به تظاهرکنندگانی که در سطح دانشگاه به راهپیمایی می پرداختند پیوستند و پس از مدتی تعداد تجمع کنندگان به حدود 2 هزار نفر رسید.

دانشجویان این دانشگاه با شعارهایی نظیر "الله اکبر‌"، "مرگ بر دیکتاتور"، " زندانی سیاسی آزاد باید گردد"، "موسوی زنده باد، کروبی پاینده باد"، "دولت کودتا، استعفا، استعفا" فضای دانشگاه شهید بهشتی را پس از سال ها تبدیل به صحنه اعتراضات گسترده به محمود احمدی نژاد و حاکمان جمهوری اسلامی کرد.

دو هزار نفر از دانشجویان معترض پس از حرکت در سطح دانشگاه به سمت ضلعی از دانشگاه که مشرف به تپه های اوین و زندان اوین است، رفتند.

دانشجویان در این محل با شعار "‌ایران شده بازداشتگاه، اوین شده دانشگاه" اعتراض خود را به دستگیری های گسترده فعالین سیاسی منتقد و اصلاح طلب بیان کردند.

پس از آن جمعیت در مقابل سلف دختران تجمع کرده و با شعارهای شدید الحنی علیه مسئولان بلندپایه نظام جمهوری اسلامی برنامه خود را به طور رسمی پایان دادند و اعتراضات پراکنده دیگری در نقاط مختلف دانشگاه از جمله در سلف غذارخوری و دانشکده ادبیات و علوم انسانی ادامه پیدا کرد و تا آغاز برنامه رسمی انجمن اسلامی دانشگاه ادامه داشت.

دانشجویان نیز اعتراضات خود را در مراسم انجمن اسلامی ادامه دادند.





ستایش چهارشنبه 18 آذر 1388 ساعت 10:01

سلام بابایی
آپ کردم. حتما بیاین شاید بتونین به سوالم جواب بدین

ممنون خبر دادی..اومدم..ولی سوالت را نمیتونم جواب بدم.!

هستی(گلهای زندگی من) چهارشنبه 18 آذر 1388 ساعت 12:05

سلام قاصدک عزیز
شما هر وقت تشریف بیارین قدمتون سر جشم من.مزاحم هم اصلا نیستین و اصلا از این حرف ها نزنین.


کاری نکردم که.شرمنده نکنیدددددد لطفااااااااااااااااااااا


آقای کوچک را هم خیلی دعا کنید .کوچولویی که بهاهش آشنا هستید نامش دانیال بود
اما در روز عید غدیر این طفل معصوم را علی نامیدند و اسمش شد علی آقا

الهی که اقامون علی (ع) خودشون پشت و پناه این کوچولوی ما باشند.

و این کوچولوی دوستان وبلاگ نویس است و من متاسفانه شخصا اصلا نمی شناسمشون.جز مطالبی که توی وبلاگ از علی آقاشون می نویسن.

اگه تمام درها به روت بسته است روبه آسمون نگاه کن
اونجا یک پنجره بازه توفقط خداخداکن

این شعر خیلی قشنگ است.همیشه دایی جونم برای من می خونن.

خداااااااااااااااااااااا خدااااااااااااااااااااااااااااااااا

توکل به خود خدا.


بازم ممنون از لطفتون..چشم..آپ کردید خدمت میرسم.
اگه لایق باشیم آقا دانیال(علی آقا) را هم دعا کردیم و میکنیم.
بله..امیدهمگی فقط خداست و بس.
توکل برخدای لایزال..یاعلی مدد

ستاره پنج‌شنبه 19 آذر 1388 ساعت 00:14 http://ashnayemahjor2.blogfa.com/

سلام

با وبلاگ جدید به روزم

بشتابید تا دوباره ستاره دار نشدم

خوشحال شدم بخاطر وب جدید تون و متاسف بخاطر مسدودشدن قبلی
الان اومدم و تبریک گفتم..به ستاره که ستاره نمیدن!!.
منکه میگم بیا و حالشون را بگیر و مقیم آسمون بشو!!
شبتون بخیر..یاعلی مدد

ستاره پنج‌شنبه 19 آذر 1388 ساعت 00:51

باز هم سلام

ماشالله به این سرعت

ممنونم از حضور سبزتان

انشاالله بتوانم اعتدالی بین خانه هایم برقرار کنم

در پناه حق

اختیار دارین..وظیفه بود..
اعتدال را حرفی ندارم..ولی محافظه کار نشیدهااااااا.!!!!!.یاعلی مدد

فاطمه پنج‌شنبه 19 آذر 1388 ساعت 10:41

ما هم از شما بیخبریم بعضیهافکر میکنند که همیشه نتم میام پیش شما!!!نگو که بعضیها محل نمیزان به طرف مقابل

روز نمیگم ها؟شبا میگم

منکه همیشه همینجام!!.تازه.وبت هم اومدم که.!
محل نمیذارن؟؟!!..کی اون وقت؟؟!!!.هرکی اومده دست خالی نرفته!
شب ها و البته روزها.!....برم ادینه ها تا دیر نشده.شرمنده.
زنده باشی و سلامت.یاعلی مدد

محمد مهدی پنج‌شنبه 19 آذر 1388 ساعت 21:54 http://sobhe14.blgfa.coom

سلام خدمت قاصدک عزیز
دوست بزرگوار این جریان دستگیری انگلیس ها مثل روز بر همه روشن بود که با پوشیدن لباس هاکوپیان و یه عالمه هدیه خواهند رفت. فکر کنم این دولت می خواد ثابت کنه خیلی دست و دل بازه تو هر چیزی و مهمان نوازه البته بعد از مذاکرات تلفنی.
دوست گرامی این طیف از هر چیزی هر جا توانست به نفع خودش بهربرداری می کنه شعر هم در کنار خدا و دین و ائمه و شهدا و... جا داره. جاهای مختلفی در شهر ما هم جملاتی زیبا را نوشتند بدون اینکه مشخص باشه از کیه؟ مثلا یکیش کورش کبیر (دستانی که کمک می کند بهتر از زبانی است که دعا می کند)
موفق و سربلند و سبز باشید.

تشکر از لطفتون جناب سامع عزیز
ملوانان هم همونطور که گفتید آزاد شدند و این بار صداشو درنیاوردن که
دست پر فرستادن مملکتشون.!.
به امید ملاقات رو در رو وبدون تلفن و شنود!!
همینطوره که فرمودین.گرچه مهم اصل اون سخنه ولی دست به مصادره
این قبیله حرف نداره!!!..جمله زیبایی بوداز کورش کبیر
سلامت باشی و همیشه برقرار.یاعلی مدد

هستی(گلهای زندگی من) پنج‌شنبه 19 آذر 1388 ساعت 23:04

سلام قاصدک عزیز

اون قاصدک امیدواری که من می شناختم کو؟؟؟؟؟؟؟؟

دیگه نبینم بنویسید که اگر لایق باشم دعا می کنم.

کی از شما بهتر و والا تر و با لیاقت تر و لایق تر از شما

من که ندیدم.نیست.شما هم نگردین نیست پیدا نمی کنین از خودتون لایق تر

ممنون ولی من شکسته نفسی نکردم.حقیقت را گفتم.شما هم لطفا کمتر تعارف کنید..هست .خوبشم هست.!.اونقدر که.....!!!
شب و روزتون بخیر..یاعلی مدد

دوست سبز جمعه 20 آذر 1388 ساعت 00:27

خبرنامه گویا - مراسم اهدای جایزه آزادی بیان به ژیلا بنی یعقوب، روزنامه نگار و فعال حقوق زنان شب گذشته –هجدهم آذرماه- بدون حضور او در شهر تورنتو در کانادا برگزار شد.

ژیلا بنی‌یعقوب روزنامه نگار و برنده جایزه آزادی بیان نتوانست در این مراسم حضور یابد تا جایزه خود را ازسازمان روزنامه‌نگاران مدافع آزادی بیان کانادا دریافت کند.
نیک آهنک کوثر ،کارتونیست و روزنامه نگار مشهور ایرانی در کانادا به نمایندگی از سوی ژیلا بنی یعقوب ،نشان آزادی بیان را دریافت و پیام او را قرائت کرد.
پیش از این نیز از ایران، اکبر گنجی برنده این جایزه معتبر شده بود.
پیام ژیلا بنی‌یعقوب خطاب به روزنامه نگاران کانادایی توسط نیک آهنک کوثردر این مراسم قرائت شد.

دوست سبز جمعه 20 آذر 1388 ساعت 00:31

همزمان با روز جهانی حقوق بشر، سازمان عفو بین‌الملل روز پنج‌شنبه با صدور بیانیه‌‌ای اعلام کرد وضعیت حقوق بشر در ایران به بدترین وضع خود در ۲۰ سال گذشته رسیده است

این سازمان که در گزارش خود به موارد شکنجه، تجاوز و قتل پس از انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرده است، از آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، خواسته است به کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل اجازه بازدید از ایران برای تحقیق و تفحص در این باره را بدهد.

عفو بین‌الملل می‌گوید که به نظر می‌رسد «تحقیق و تفحص‌های رسمی بیشتر با هدف لاپوشانی رفتارهای سوء باشند تا رسیدن به حقیقت».


حسیبه حاج صحراوی، معاون برنامه خاورمیانه و آفریقای شمالی عفو بین‌الملل، در این بیانیه می‌گوید: «نیروهای شبه‌نظامی و مقام‌هایی که مرتکب تخلف شده‌اند باید فورا بازخواست بشوند.»

در گزارش عفو بین‌الملل، به نقض حقوق بشر در پیش، حین و به‌ویژه روزهای پس از انتخابات اشاره شده است، روزهایی که بسیج و سپاه پاسداران به دستور مقام‌های جمهوری اسلامی به سرکوب مردم پرداختند.

در گزارش عفو بین‌الملل آمده است که شماری از کسانی که پس از انتخابات بازداشت شده‌اند، پس از آزادی مجبور به فرار از کشور شده‌اند.

در گزارش عفو بین‌الملل به فردی اشاره شده است که در بازداشتگاه کهریزک نزدیک به دو ماه در یک کانتینر زندانی بوده، و تنها پس از ۴۳ روز توانسته است با خانواده‌‌‌‌‌‌اش تماس بگیرد.

معاون برنامه خاورمیانه و آفریقای شمالی عفو بین الملل در این بیانیه تاکید کرده است که هر کسی که دستگیر می‌شود یا در بازداشت به سر می‌برد باید از «شکنجه و بدرفتاری» مصون بماند.

عفو بین‌الملل در ادامه از مقام‌های جمهوری اسلامی خواسته است «زندانی‌های سیاسی و افرادی که پس از محاکمه‌های غیرمنصفانه محکوم شده‌اند» را آزاد کنند.

‌عفو بین‌الملل در بیانیه خود محاکمات معترضان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران را «دادگاه‌های نمایشی» خوانده که «عدالت را به سخره» گرفته است.

در این بیانیه همچنین از مقام‌های جمهوری اسلامی خواسته شده است همه حکم‌های اعدام را «تغییر» دهد و در دادگاه‌های «منصفانه» به اتهام‌ کسانی که در انتظار محاکمه هستند رسیدگی شود.

گویا

نبض شقایق جمعه 20 آذر 1388 ساعت 23:23

سلام بهونه ی قشنگ من برای زندگی
اره بازم منم همون دیونه ی همیشه گی

شمس شنبه 21 آذر 1388 ساعت 00:49

سلام بر قاصدک عزیز
من یادمه که برای این پستتون کامنت گذاشتم
پس کامنت من کووووووووووو
بگذریم
اشکالی نداره من که بخیل نیستم
خودتان خوبید که انشاالله
شنیدم که سفرهای پیاپی از دست شما راحت شدن
امیدوارم همیشه پیروز باشید

بله هنوزم محفوظه نظرتون!!.نگاهی به پست قبلی بندازید متوجه میشید.!.ممنون..شما خوبید؟؟..الحمدلله
سفر؟؟.خوشم میاد برم ولی فعلا که خبری نیست.
زنده باشید.شب و روزتون خوش.یاعلی مدد

ستاره شنبه 21 آذر 1388 ساعت 01:01

سلام دوست عزیز

بابا اون کارت های تبریک تولد تشکر میکنم

ببخشید اگر دیر اومدم.بعد از خوندن کارت ها به یکبار مودم

خراب شد و تا شب و پس از تماس تلفنی از همون شرکت

درستش کردند.اما حالا لب تاپ یا لپ تاب را بدون

موس مینویسم و کار کردن بسیار سخت است و نوشتن هم

خلاصه از شما و همه فامیل اینجا سپاسگزاری می نمایم




قابل نداشت..تبریک مجدد دارم خدمتتون.
درکتون میکنم.سخته....موفق باشید..!
پس تا برگردید به وضع سابق مزاحمتون نمیشم..زنده باشید.یاعلی مدد

دوست تنهایی ها شنبه 21 آذر 1388 ساعت 04:15

هرگزاز دوری این راه مگو
و ازین فاصله ها که میان من و توست

و هرگاه که دلت تنگ من است
بهترین شعر مرا قاب کن
و پشت نگاهت بگذار

تا که تنهایی ات از دیدن من جا نخورد
و بداند که دل من با توست

و همین نزدیکی است......

ستایش شنبه 21 آذر 1388 ساعت 09:47

سلام. خوبین؟

هیچی همینجوری واسه عرض سلام و صبح بخیر! اومدم.

میگم پدر جان! ملوانان انگلیسی تا الان حتما رسیدن خونه اشون استراحت کامل هم کردن و خستگی سفر هم از تنشون در اومده شما نمی خواین آپ کنین؟

خوش باشی

صبح شماهم بخیر..ممنون که سرزدی
باور کن نمیدونم چی بنویسم که به کسی برنخوره!!
گرچه خیلی ها هرچی دوست دارن میگن.ولی من بخاطر دوستانم
هم که شده دست به عصام همیشه!!
بااینوجود اگر به اجماع رسیدم!!.چشم..طی یکی دوروز آینده آپ میکنم!!
زنده باشی..یاعلی مدد

فاطمه شنبه 21 آذر 1388 ساعت 11:37

سلام

بابایی کم پیدای ما

خوبین؟بهتر شدین؟گفتم حالتونو بپرسم وگرنه شما که اپ نمیکنید ما بیام یه جور دیگه ای حرف بزنیم
ایام بکام

من کم پیدا شدم؟؟؟!!!.دست پیش گرفتی باز؟؟؟!!!
خب خودتو بگو که بعضی جاها شیش هفت تا کامنت میدی!(چشمک!!)
چی شده شما دوتا باهم اومدین و از آپ نکردنم گفتید؟.مشکوک میزنید!
شب و روزت خوش..یاعلی مدد

هستی(گلهای زندگی من) شنبه 21 آذر 1388 ساعت 21:23

سلام قاصدک عزیز
نمی خواهم ناراحتتون کنم .
اما من تعارف نکردم.جدی گفتم.به خدا جدی گفتم و هر چیزی را که باید می گفتم گفتم.تعارف نکردم.


خیلی خیلی خیلی التماس دعاااااااااااااااااا

خب منم حرف دلمو زدم بی تعارف...ممنون که این بحث تموم شد و تعارف نمیکنید دیگه!!.محتاجیم به دعا..یاعلی مدد

سلیمون یکشنبه 22 آذر 1388 ساعت 08:20 http://soliman777.blogsky.com

سام علیک بر مرشد با مرام خودم
ایولا باع تغیر و تحول عظیمی روخ داد اینجا برگه تسلیتی و نواری خوشامدی و بابا کی میر این همه راهو بزن زنگ و نه اثن بکن بنگو
ایولا داری به وت قسم
نفس گیرمون کردی مرشد باشه تا دوباره بیام اساسی برم تو کاری این تزئینات و رنگ و لعابات جدید
شب روزت خوش مشتی
خیلی سالارییییییییییی
رخصت مرشد

به به داش سلیمون گل..چه عجب مشتی؟؟!!
تغییر و تحول؟؟!.نگووووووو..ما طالب اصلاحاتیم نه تغییر!
اینجوری میگی میان به جرم انقلاب مخملی میبرندمون پهلو عربه که نی مینداخت!!.
زنده باشی..خوشحال شدم اومدی..به امیددیدار..یاعلی مدد

شاپرک یکشنبه 22 آذر 1388 ساعت 09:48 http://shaparak49.blogsky.com/

سلام و عرض ادب

قالب نو مبارک....چقدر سبک بود به قولی سه سوته صفحه باز شد

هنوزم که به روز نشدین ..ولی مطمئنم که به زودی بازم غافل گیر میکنید دوستان رو با آپی توپپپپپپپپ..

همچنان برایتان ارزوی سلامتی و شادکامی و بهروزی دارم

ممنون..تشکر از لطفتون.خب این اسمم باعث شده دوستان لطف کنند و
هرجا شعریا قالب یا هرچیزکه توش قاصدک باشه بهم هدیه کنن
(بعضی وقتها هم ازشون میگیرررررم)!!
اختیاردارین.آپ تووووپ..نگید لطفا! !!.یه جوریم میشه آخه!!!
زنده باشید.بعدا خدمت میرسم..یاعلی مدد

فاطمه یکشنبه 22 آذر 1388 ساعت 10:17

سلام بابایی...

من و ستایش که دیگه تلف شدیم رفت

قراره بریم کمپ ترکولی میگن قرص و شربت میدن ولی بسته شدن به تخت اخرین راهه

من کی دست پیش گرفتم خوب میگم اپی بفرمایید تا دوباره از نوشته هاتون حظ بیریم(درست نوشتم حظ یا حض!!)غلطشو دیگه خودتون بگیرید

عمرا هر دوتون به پای خودم برسید!!
منو بستند به تخت؛ طناب پاره کردم!!!.هاهاهاها
بله ..چشم..آپ میکنم تا حظشو ببرید..ولی : خوب نگاه کن !!
خب من کلی شب تا صبح بیدار بودم قالب و اینا و اونا را عوض کردم..!
اقلا بگو چه بی ریخت شده وبلاگت!!!

فاطمه یکشنبه 22 آذر 1388 ساعت 10:19

قالب نوتون مبارک عالیه ولی فونتاش درشته و چشامونو اذیت نمیکنه

اه.!!.اومدی؟؟..ممنون..
خب من قبلا هم گفتم نوشته هامو حذف نمیکنم.!
پس اینجا میگم ممنون از حسن توجهت!!
ازبس فونت خودت ریزه ؛ چشمات عادت نداره به نوشته های درشت!

فاطمه یکشنبه 22 آذر 1388 ساعت 10:23

ایراد نوشته های من از پرشینه تو سیستم خودم که درشته نمیدونم مشکل از کجاست!!!!

من وستایش که همدست نیستیم ولی همراه که هستیم

منم دارم دنبال قالب میگرم واسه محرم هنوز که پیدا نکردم یکی هست خدا حفظش کنه همیشه میگفت یه نشونی بهت میدم برو اونجا قبلنا میگفت ولی هرگز خبری از نشونیش نبود که نبود!!

اولا که همه دوستانت هم میگن فونتت ریزه.پس اشکال از سیستمتونه
بعدشم..اون یکی که میگی منم دیگه؟؟!!
خب شما سلیقه منو نمیپسندی ولی چشم..قول میدم تا محرم نیومده
یک قالب مشکی که توش عزا ازر سرو کولش بباره بهت بدم!!!
خوبه؟؟؟.همونه که میخوای دیگه؟؟!!.
فعلا برم که کار دارم..تا بعد..یاعلی مدد

سحر یکشنبه 22 آذر 1388 ساعت 11:25 http://cinderella22.persianblog.ir

سلام بر دوست عزیز و سبزم....حق دارید منم معمولا اینطور کامنتها را جواب نمی دم ولی اعتراض شما به من وارد نیست چون من حقیقتا و کاملا مطلب شما را خواندم نه یک بار بلکه دو بار فقط به علت مشغولیات ذهنی چیزی برای کامنت گذاشتن به ذهنم نرسید...سبز باشید

خب بالاخره وارده یانه؟؟!!!.من ازکجا بدونم شما خوندید ..اونم دوبار؟؟!!
ولی.ممنون از لطفتون.قسمت بشه بازم خدمت میرسم.سبز باشیدومانا

ستایش یکشنبه 22 آذر 1388 ساعت 11:51

سلاااااااااام.به به. میبینم که اینجا صبح شده

قالبتون خوشمله .

اوا؟ پدر جان؟ شما به تخت بسته شدین؟ پس بگو منو فاطمه به شما رفتیم میگن دیگه دختر کو ندارد نشان از پدر

ممنون..لطف داری ستایش خانوم.
بله خب..مثلا همین دیشبم بستن به تخت و نیومدم نت اما تا آفتاب زد
طنابها پاره شد و اومدم باززززززززززززززززززززززززززززززززززززز!!!!!!!!
دم را غنیمته.!.خوبه که شما هم!!!..

ستایش یکشنبه 22 آذر 1388 ساعت 11:57

راستی چرا دست به عصا؟ خوب این خوبه که فکر دوستان هستین ولی فک نمی کنین اینجوری شاید خودتون ناراحت باشین؟
نمی دونم!
به هر حال منتظر آپ هستیم

باور کن هرچی مینویسم به یه سری برمیخوره.
خودم که مهم نیست!!!
اصلا بخاطر همین بوده که دیروزم آپ نکردم.!
الان اگه شد دارم مینویسم.تا شب شایددددددآماده شد!!
ممنون از لطفت..یاعلی مدد

م.عروج یکشنبه 22 آذر 1388 ساعت 12:24 http://shabtub.persianblog.ir

سلام بابایی. خوبی؟ خوبم
چه خبرا؟
اومدم بگم که خدا بخواد می خوام آپ کنم. ما اینیم دیگه اول خبر می دیم بد آپ می کنیم
.
راستی خبراتون رو خوندم. تحلیلای بعدش خیلی جالب بود.
.
دوستون دارم یه عالمه

به به محمد آقا.!.چه عجب ؟!!
ممنون..شما خوبید؟؟!!.
اره خب..شما میتوانید..
ممنون که خوندید..دارم میام وبت..شرمنده کردی..منم دوستت دارم.

هستی(گلهای زندگی من) یکشنبه 22 آذر 1388 ساعت 13:51

سلام قاصدک عزیز
آمدم برای عرض ادب و احوال پرسی و این که جواب کامنت خودم را بخونم ممنونم خوندمش.چشم تمومش می کنم.
قالب جدید مبارک باشدددددددددددددددددد. خیلی زیبا است

زنده باشید..لطف دارید شما.
تشکر از ابراز لطفتون..بعدا خدمت میرسم..یاعلی مدد

قاصدک عزیز سلام

یه مدتیه کم پیدایید

راستی میدونستید آهنگ های وبلاگمون مثل همه؟؟؟؟


چه تصادفی

شرمنده..مدتی نتونستم خدمت بر سم.
بله...اینکه چیزی نیست.!!
اومدم و دیدم که خیلی چیزای دیگه هم مثل همه!.چه تصادفی واقعاْ!!

سلیمون یکشنبه 22 آذر 1388 ساعت 20:03 http://soliman777.blogsky.com

سام علیک بر سالار خودم
بابا دسسسسسسسسست و سوتتتتتتتتت اینه بابا قالب بابا ابتکار بابا فناوری بابا پیشرفت علم بابا الحق که سالار خودمونی به نازم به این سلیقه حالا فعلا غلط املایی رو بی خیال شو چون مخم تعطیل تعطیله
نه جون داش اول که اومد فکر کردم یه جا دیگه رفتم بعد دیدم نه باع اینجا مغر فرماندهی خودمون کلی ذوق مرگ شدم
گل به گوشه جمالت نوار بقل دست راست هماهنگ کردن اسامی روفقا لینکیست جان من خیلی با حالی ما بی خود نوچگیمونو سند نمیزنیم به نوم کسی
خیلی اقای
مخلصتیم در بست
امید که همیشه سرحال و سر زنده باشی
رخصت مشتی
زت زیاد

بی خیال داش سلیمون..خیلی ذوق نکن باااااااااا
ممنون اومدی.و ببخش نشد بیام وبت.شرمنده.
نوار دست راست؟؟؟؟!!!.نکنه لینکهای دست چپ ! را میگی؟؟!
خب اینکه قالب قبلی هم بود!
اختیار داری.ممنون..آقایی از خودته!.
زنده باشی و غم نبینی.تا بعد.یاعلی مدد

محمد یکشنبه 22 آذر 1388 ساعت 23:53 http://dardodeleferagh.blogfa.com

سلام حاج سیدخوبی؟خداوکیلی معلومه کجایی خوبه به همه سرکیزنی مگه ما ادم نیستیم.خیلی از دستت ناراحتم.یا علی

تند نرور بابااااااا.. من چندبار سرزدم آپ نداشتی فکر کردم هنوز نیومدی.!.خب خبر میدادی بیام ..ناراحتی حالا؟؟؟!!.نگوووووووووو
بعدا میام پیشت..زنده باشی..یاعلی مدد

مهداص دوشنبه 23 آذر 1388 ساعت 06:07 http://www.kodetagaran.blogfa.com

سلام همراه سبز یار همرزم ...ارزوی سلامتی و امنیت چیزی هست که همیشه برای تمام اعضای جنبش سبز وطنم از خدا خواسته و می خواهم برای شما هم همینطور...کار طنزتون خیلی خوبه سعی کنید روز گاف هائی که مکودتاگران این روزها دارن میدن تمرکز کنید این مهمه که اعتبارشون رو در نزد قشر کمسواد جامعه ازبین ببرید و طنز
یکی از بهترین حربه هاست...موفق باشی .تا جشن پیروزی مراقب خودت باش

زنده باشید.منم بر اتون آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.
اختیار دارین.اونقدرها هم قابل تعریف نبود.
خدمت میرسم..سبزباشید..یاعلی مدد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد