*غزل قاصدک*
به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم*غزل قاصدک*
به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیمعاقبت باید گذاشت وگذشت
یک سال گذشت...یک سال از روزهایی گذشت که شاید اگر خارج از این مرزها شاهد اتفاقش برای
ملّتی دیگربودیم! به صراحت سخن رانده و اعلام موضع کرده و سرسختانه برآن پای میفشردیم!
همانگونه که درماجرای اعتراض مردم فرانسه دردوسه سال گذشته که دریک روز فقط بیش ازسیصدماشین
به اتش کشیده شد! علنی از مخالفان حمایت کردیم! امّا طی این یک سال هرحمایتی از بیرون را محکوم نموده!
یاگفتیم دست صهیونیسم درکاراست و یا اینکه اربابان دارن ازجیره خواران سبزشون حمایت میکنند!!
البته به شخصه تمام و کمال مواضع جناح مورد علاقه ام را دراین یک سال؛چشم و گوش بسته
حمایت نکردم!.چه بسا از افراط و تفریط هم گریزان بودم.اما هیچ وقت فکرنمیکردم اعلام موضع
درقبال کاندیدایی که ازفیلترهای نظارت استصوابی بسلامت عبورکرده! باعث بشه انواع توهین ها
هتک حرمتهارا شنیده وشاهد باشم.از نهروانی و اموی تا سلطنت طلب و خودیِ بریده! و ناخودی شده.!
حتی پارا فراترگذاشتند و گفتند:از آن ایّام فقط برای عدّه ای یک چفیه مانده و بس!.
گذشته ملاک نیست چراکه طلحه و زبیر گذشته درخشانتری ازتو داشتند
و سخنان کلیشه ایه پسران نوح!!!!
دراین یک سال.چه چپهای راست شده و راست های چپ گشته! که ندیدیم؟!.
قصدگلایه و مظلوم نمایی نیست و برای نقب به یک سال گذشته به همین بسنده میکنم.
اما هنوزهم نالانم از افراط و تفریط.!!...
نه معتقد به:نه غزه نه لبنانم!! چرا که بنی آدم اعضای یکدیگرند!!.اما به حمایتهای
بی چون وچرای ایران از لبنان انتقاد دارم وقتیکه اونها مصالح مملکت خودشون
را فدای حمایتهای مادی و معنوی مانکرده درشورای امنیت و برای
تحریم ایران و صدور قطعنامه ، رای ممتنع! میدهند!!
و نه ملاکم حال افراده! چون:اَلسّابِقون َالسّابقون اولئکَ المُقَرّبون.
نه به اعترافات ازسرناچاری عده ای درسیمای میلی! وقعی می نهم !!
چون میدونم که میزان ِمقاومت افراد در شرایط سخت! با یکدیگر تفاوت دارد و این شوهای
رسانه دل خوشکنک! باعث نمیشه درموردافراد قضاوت کرد!!
و نه نمازم را به امامی اقتدا میکنم که جماعتی رامشتی گوسالهءبزغاله بخواند.!!
نمونه ای از افراط و تعصب گرایی!!.برای مشاهده کامل روی عکس کلیک کنید:
بله.افراط و تفریط..
*چه بسیارجوانان گمنامی که در خیابانها دستگیر شده و هیچ پیوندی با محافل و مراکز و
تشکل های اصلاح طلب و جنبش سبز نداشته و یک بار هم موسوی و کروبی و خاتمی را از
نزدیک ندیده اند همه بر خواسته بحق خود ایستاده اند و حاضر نیستند از جرگه سیل خروشان
و مردمی جنبش سبز خارج بشوند.* (برگرفته از مقاله اخیر علی شکوری راد)
ریزش در اردوگاه مقابل هرروز بیشتر ازگذشته بوده!دایره خودی دراین یک سال هرروز تنگ و تنگتر گشت
تا حدی که حتی سربازفدایی ولایت*محمد نوری زاد هم گرفتار داغ و درفش گردید.اوکه هنوزم سیمای ملی
سریال چهل سربازش را علمی کرده برسر معاندان!.حرف جالبی ازش خوندم اخیراً نقل به مضمون که:
آیا اگر امروز کسی نسبت به زباله های شهر کربلا مطلبی بنگارد توهین به امام حسین(ع) است؟!.
آری نوری زادی که هنوزم تمامی نامه هایش به رهبری را با عنوان فرزندت ! به اتمام میرساند!!
دراین مقال سعی کردم اصلا ازموسوی کلامی به استعاره نیاورم!.امثال نوری زاد تا دیروز ازمشفقان
ودلسوزان این انقلاب محسوب میگشتند.کاش یکی پیدا میشد و به آقایان میگفت که چاره کار داغ و
درفش و بدنام کردن نیست.آخه کجای دنیا اگر جوانی به رییس جمهورمملکتش حتی توهین کنه!
جواب بندانفرادی و اعمال شکنجه های قرون وسطایی ست؟!.این قسمت ازنامه نوری زاد را بخونید:
من این روزها، با جوان نوزده ساله‌ای هم‌نشین و هم‌بند هستم که مجموعه‌ای از خردمندی‌ها و
درستی‌ها با اوست.این جوان با همین سن و سال اندک خود، دو فرمول بدیع ریاضی راکه ازدسترس
همه دانشمندان وریاضی‌دانان جهان دور بوده است، کشف کرده و به اسم خود به ثبت رسانده است.
این جوان،باهمین سن وسال اندک خود،چهار اختراع غرورآفرین دارد.المپیادی است.
برنده جشنواره خوارزمی است.به زبان‌های انگلیسی و ایتالیایی مسلط است.
این جوان اما به اتهام متداول توهین به رییس‌جمهور وتبلیغ علیه نظام،
پنج ماه و نیم است که در زندان است.
اتهامی که مردمان جهان، به میزان ارتفاع آن غش‌غش می‌خندند.!!!
درکل هنوزم معتقدیم به اصلاحات!!.به معنی دقیق کلمه.!!
چرا که نیازی به انقلاب نیست!!.اندکی اصلاح دررفتارو کردارمان کافی ست تا
بازهم شاهدحضورهمه آحادمردم در تمام صحنه های انقلاب به نشانه پشتیبانی باشیم.
این را هم درآخر اضافه کنم که پیشاپیش خود را آماده انواع تهمت و توهین ها نموده ام.!!!
اما هنوزم باتک تک سلولهام به ایران و انقلابی که حاصل خون شهیدان گلگون کفنی که
ایثاروجانفشانی کردندبرای اعتلای سه کلمه ی نمادین این انقلاب*
استقلال آزادی جمهوری اسلامی.عشق می ورزم.
همانطورکه کروبی درمصاحبه مشترکش باموسوی اذعان داشت:
امروزم طرفدار سفت و سخت و محکم جمهوری اسلامی هستم و اینرا براساس عقیده خودم میگویم
که بنده طرفدار جمهوری اسلامی هستم و رایی را که 31سال پیش دادم بهش معتقدم و تابع هستم.
پ.ن: در این نوشتار سعی کردم بنا به احترام دوستان! حتی ازهیچ شکلکی هم استفاده نکنم!!
تا نکنه خدای ناکرده ناخواسته باعث تمسخرو کدورت خاطر گردم.!!
در آخر برای جلوگیری از انگ ضدیّت با خدا و رسول خدا ! ناچاراْ شهادتین خود را با افتخار تکرار میکنم!.
شهادت میدهم بر وحدانیّت ذات اقدس الهی که بی اراده او عِرض خودمیبریم و زحمت او میداریم!
شهادت میدهم بر رسالت خاتم پیامبران که باظهورش فاتحه خواند بردوران سیاه استعمار وبرده داری!
شهادت میدهم بر ولایت برحق مولی الموالی علی اعلا(ع) و۱۱فرزند برحقش که مظهر عدالت بود
و حفظ نظام و حکومت الهی را واجب تر از گرفتن حق فدک میدانست و با۲۵سال خانه نشینی
اولین سنگ بنای دموکراسی در عصرجاهلیت ِعرب را بنا نهاد!
زنده باشید و سلامت
آنچه از روزگار به دست می آید با خنده نمی ماند و آنچه از دست برود؛
با گریه جبران نمی شود. فردا خورشید طلوع خواهد کرد حتی اگر ما نباشیم.
زندگی کوتاهتر از آن است که به خصومت بگذرد و قلبها گرامی تر از آنند که بشکنند
تا بعد..یاعلی مدد
بعدا نوشت:اینو تو وب آتشکده شب(ستایش) خونده بودم.الان یادم افتاد جهت یادبود بذارم اینجا:
دیگر فرقی نمی کند... تمام روزهایم بارانی باشد یا سبز...
همین که حوالی خانه ی توام...برایم کافی است...همین که رایحه ات اینجا می پیچد مرا بس...
می خواهم عریان ترین حرفهایم را ... یاد چشمهایت بیاورم... کمی با من باش.......