*غزل قاصدک*

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

*غزل قاصدک*

به جای نفرین به تاریکی ؛ شمعی بیفروزیم

هدیه به تک سوار جاده عشق...

 

 

دل خوشم روزی میاد ستاره بخت من از راه می رسه

 

غــم فــــراری مـیـشـه و شـــادی هــا از راه می رسه

  

شب ظـلمت سـر می آد ، تـاریکی هـا تـموم میشه

 

ابــر تـیـره مـی ره و بـه جـاش مـهـتــاب می رسه

 

عـُمـریـه مـنـتـظریم ، منـتظر یـه تک سوار

 

تک سوار مشرقی از راه بـطـحـا* می رسه

  

گل بریزیم زیر پاش، مهدی می آد با ذوالفقار

 

یــار مــولا می رسه ، امـیــد زهــرا می رسه

بـعـد عـمـری غـصّــه خـوردن ز غـم فـراق یــار

 

 قــاصــدک خــبــر می ده ، وصـال مـولا می رسه  

 

*بطحا=سرزمینی درعربستان؛ 

 بنابرروایتی محل ظهورحضرت حجت میباشد*به پیشنهادبرادرعزیزآقای فاطمی مـکـّه رابه بطحاتغییردادم 

 یاعلی مدد